جشن شب یلدا

عریزدلم، قند عسلم، مامانت درگیر امتحاناش بود فرصت نکرد زودتر بیاد به وبلاگت سر بزنه، ولی تو این مدت گل پسر مامان حسابی تو مدرسه پیشرفت داشته، تو این مدت هم برای برگزاری جشن شب یلدا تو مدرسه تون وارد گروه نمایش شدی و میخواستی برای روز جشن پیش همه نمایش بازی کنی، ولی بخاطر آلودگی هوا و سرما چند بار مدرسه ها تعطیل شد و برنامه تون یک هفته بعد از شب یلدا برگزار شد، اما چه جشن باشکوهی شده بود حسابی تدارک دیده بودن از گروه ارکس و مجری و سالن زیبا برای نمایش، تزیینات عالی..... خلاصه که همه چی عالی بود، بابا مجید هم اونروز مرخصی گرفت که بیاد هنرنمایی گل پسرشو ببینه، اگه اجازه میدادن حتما مامانی و بابایی هم میگفتم ولی فقط گفته بودن پدر و مادرها بیان.

خلاصه جشن که شروع شد دیدیم گل پسر مامان با یه گروه سرود اومد شروع به خوندن کردن بعد از اون هم چند تا شعر و سرود و با دوستات اجرا کردی، تا رسید به نمایش دستمال من زیر درخت آلبالو گم شده، که متبن مامان نقش آقا گاوه رو داشت اول آقا کلاغه بعد الاغه و بهد نوبت آقا گاوه شد، که متین مامان خیلی عالی پیش صد نفر اجرا کرد با اعتماد به نفس تمام، قربونش بشم من که همیشه عالیه، بابامجید اونقدر محکم تشویقت میکرد که دستاش درد گرفته بود، کلی بابا مجید ذوق کرده بود، در آخر هم چند تا عکس و کادو دادن و جشن تموم شد، وقتی رسیدی خونه  اونقدر خسته بودی که خوابت برد. این بود از اولین جشن شب یلدا در مدرسه متین مامان.

عزیز مامان ایشالله همیشه تو لحظه لحظه زندگیت شاد و موفق باشی.