نوروز 98

سال 98 بر همگان مبارک، امیدوارم امسال برای همه سالی پر از شادی و موفقیت باشد.

نوروز 98 مثل همه نوروزها برای من و پسر گلم پر از هیجان و شادی و ذوق بود . مثل همیشه شبهای عید به خرید و رفتن به بیرون برای خرید شب عید بود کلا عید و همین شبهای اسفند ماه و روز اولش

امسال سال تحویل گل پسرم  همراه خانواده در کنار مامان معصومش بود و سال تحویل که ساعت یک و نیم شب بود و بیدار نشت و با هم جشن گرفتیم و از فردای اون روز هم مثل سالهای قبل به دید و بازدید بزرگترها پرداختیم ، قصد سفر داشتیم که امسال نوروز با بارندگی های زیاد شروع شد و خدا لطف خود را نصیب بندگانش کرده بود .

امسال خیلی بارندگی شدید بود طوری که سفر رفتن خیلی سخت شده بود احتمال وقوع سیل بود برای همین جایی نرفتیم و به دید و بازدید و تهران گردی پرداختنیم در روز سیزده هم به باغ یکی از آشنایان دعوت شدیم و کلی اونجا متین مامان شیطونی کرد .

بعد از تعطیلات مدرسه ها خیلی زود تمام شد ، طوری که به سرعت امتحانات را پسر زرنگ مامان داد و مثل همیشه تو همه درساش عالی بود و سال سوم را با جشن خودکار تموم کرد و به سال چهارم راه پیدا کرد ، با امید موفقیتهای بیشتر در سالهای بعد

پسر مامان بعد از سه سال ویلن و عادت کردن به استادش خانم رضازاده ناخواسته استادش عوض شد و استاد جدیدش آقای بهارلو شروع به تدریس ویلن پسرم کرد ، که بابت این موضوع خدا رو شاکرم چون استادش خیلی عالیه و متین مامان تجربه جدیدتری در این زمینه بدست میاره.

متین هنرمند مامان تصمیم گرفته مثل هرسال بعد از اتمام درساش دنبال یه ورزش بره ، که امسال دوباره خواست کاراته رو دنبال کنه و به باشگاه سابقش رفت و ثبت نام کرد و با کمربند زردش به ورزش کاراته پرداخت.

چندتا از عکسای خوشگل پسرم در سال 98