محمدمتینمحمدمتین، تا این لحظه: 14 سال و 5 ماه و 17 روز سن داره

قند عسل مامان و بابا

تعطیلات تابستانی متین

1392/6/4 17:28
نویسنده : مامان
186 بازدید
اشتراک گذاری

متین عزیزم بعد از عید فطر بابا مجیدت دو هفته تعطیلات تابستونی داشت، تصمیم گرفتیم که هفته اول چون خیلی جاده ها شلوغ بود، جایی نریم بجاش هر روز برای تو یه برنامه داشتم، روز اول خونه مامانی رفتیم و روز دوم خونه مامان معصوم و روز سوم شهربازی سر خیابون روز چهارم خونه عمو مهرداد و روز پنجم رفتن به بازار  برای خرید  و روز ششم هم جمع آوری وسایل چون قرار بود با عمو حمید و عمو مهردادت بریم شمال ، فردای روزی که حرکت کردیم آویشه هم اضافه شد توی اتوبان فهمیدم که بابات اینا برنامه ریزی کردن که برن اردبیل تازه تو راه به من گفتن، من هم که چیزی زیادی برای این سفر طولانی همرام نبود. خلاصه اینکه چون عادت به ریز توضیح دادن سفرنامون ندارم اینکه یک شب آستارا موندیم تو رو لب ساحل بردم تا با کامیونت که با خودت برده بودی به عشق اینکه توش شن بریزی بازی کنی، کلی هم حال کردی بعد هم سوار قایق شدی همش میگفتی چه کشتی بزرگی سوار شدمو، بالاخره بزور از توی قایق درآوردیمت و چندتا عکس ناز ازت انداختم که برات میذارم که بزرگ شدی ببینی حالشو ببری

فرداش بعد از نهار به سمت اردبیل رفتیم به گردنه حیران که رسیدم تو خواب بودی مامان و بابا همش از خودشون عکس انداختن بعد هم بواسطه آویشه رفتیم خانه معلم و توی یه مدرسه اسکان گرفتیم وقتی وارد مدرسه شدی اونقدر از دیدن اون حیاط بزرگ، تخته سیاه کلاس حال کردی که نگو، چهار روزی را در اردییل گذروندیم و همه جاش تورو بردیم از شورابیل،بازار اردبیل،سرعین و فندقلو که هرجا رفتیم کلی آتیش سوزوندی تا دلت خواست با پسرعموهات دعوا کردی و بازی کردی خلاصه که کلی حال کردی موقع برگشت بزور راضی کردیمت که بریم کرج همش میگفتی من اردبیل خیلی دوست دارم بریم مدرسه شب بخوابیم، بالاخره شب خسته برگشتی رفتی تو اتاقت و آمار تک تک اسباب بازیهاتو گرفتی که مبادا یکیش نباشه.

اینم هم چندتا از عکسهای محمد متین

 

 

 

 

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

مامانی درسا
24 مهر 92 2:12
عزیز دل تولدت مبارک ..... یه سبد سلامتی پراز آرزو های قشنگ برات آرزو میکنم ..... 120 ساله شی